کتاب دوباره فکر کن - میلکان

توضیحات کتاب دوباره فکر کن - میلکان

   آدام گرنت اين بار به هنرِ بازانديشى مى پردازد : اين كه ياد بگيريم از خودمان بپرسيم آيا نظرات و عقايدمان درست هستند يا نه و نسبت به شنيدن افكار ديگران جبهه گيرى نكنيم. رويكردهاى اين كتاب بهترين راه براى رشد و شكوفايى و كسبِ بينش در زندگى است.
   معمولاً هوش را يادگيرى و فكركردن مى دانيم ولى در دنيايى كه با سرعتِ تمام در حال تغيير است به مهارت بسيار مهم ديگرى نياز داريم : فراموش كردن چيزهايى كه قبلاً مى دانستیم و توانايى دوباره فكركردن. خيلى از ما در زندگى راحتى و آسايش را ترجيح مى دهيم و شک را مايه ى سلبِ آرامش مى دانيم. به نظراتى گوش مى كنيم كه باعث مى شوند احساس راحتى كنيم و آشنا هستند، نه نظراتى كه از ما مى خواهند به دانسته هاى مان شک كنيم. اختلاف نظر را خطرى براى غرورمان مى دانيم، نه فرصتى براى يادگيرى. آدم هايى را دور خودمان جمع مى كنيم كه با نتيجه گيرى هاى ما موافق هستند؛ در حالى كه بايد با كسانى معاشرت كنيم كه باعث مى شوند به طرز فكرمان شک كنيم.
   نتيجه اين مى شود كه افكارمان خيلى زودتر از استخوان هاى مان فرسوده و شكننده مى شوند. ما فكر مى كنيم عالِم هستيم و آموزه هايى براى درس دادن به ديگران داريم يا دادستان هايى هستيم كه بايد حتماً اثبات كنيم طرف مقابل اشتباه مى كند يا سياستمدارانى هستيم نيازمند تأييد رأی دهندگان؛ به جاى همه ى اين ها بايد دانشمندانى باشيم كه مشغول پژوهش براى يافتن حقيقت هستند. هوش اين مشكلات را رفع نمى كند و حتى مى تواند عليه ما عمل كند : اگر در فكركردن خوب باشيم احتمالاً در بازانديشى چندان خوب نيستيم. هرچه باهوش تر باشيم، احتمال اين كه متوجه محدوديت دانسته هاى مان باشيم كمتر است.